جمله ای که در عنوان این مطلب آورده شده است، تنها تعریف ممکن از آن اثر شگفتانگیزی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان گزارش درباره اوضاع برنامه هستهای ایران به جهان تقدیم كرده است. بعضی از مفسران با شتاب ناروا این سند 25 صفحهای را "نتیجه نبرد 10 ساله آژانس در راه حقیقت در زمینه پرونده هستهای ایران" نامیدند.
به گزارش رجانيوز به نقل از پایگاه اطلاعرسانی "ایران رو"، مؤلفان سند، فروتنی بیشتری! به خرج داده و اعلام کردند که "اطلاعات از 10 کشور، از دهها منبع غیروابسته دریافت شده است. مصاحبه ها با خارجیانی که به توسعه برنامه هستهای ایران کمک کردند، به دست آمد. بیش از 1000 صفحه اطلاعات کاملاً محرمانه درباره برنامه هسته ای، از طرف ایران واصل شد."
کسی که این حرفها را میخواند و میشنود، خواه ناخواه یک چیز مرحله ساز را تصور میکند که قادر است جهان را تکان داده و برداشتهای جا افتاده را سر و ته كند یا حداقل افزایش بودجه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را توجیه کند که یوکیا آمانو مدیرکل آژانس سال گذشته در واشنگتن همین را میخواست و حتی التماس میکرد. وی گفت: در سال 2010 بودجه اقدامات در جهت تأمین امنیت هستهای تنها برابر 3.2 میلیون یورو بود. ما برای همه کارهای دیگر به اعانات و کمکهای مالی نیاز داریم. از حمایت برجسته اخلاقی و سیاسی شما تشکر میکنیم ولی ما به تأمین مالی بیشتر و قابل پیش بینیتر نیاز داریم. از همه دولت های عضو دعوت میکنم به آژانس بینالمللی انرژی اتمی توجه کنند زیرا آژانس به منظور تأمین امنیت مشترک ما به امکانات مالی نیازمند است.
آن خواهش آمانو مستجاب شد و بودجه آژانس را افزایش دادند ولی فقط به میزان 2.9% که این نه افزایش بودجه بلکه یک نوع پیشپرداخت بود. گویا میخواستند به افراد آژانس بگویند: اول یک کار درست انجام دهید و توانمندی و وفاداری سیاسی خود را به اثبات برسانید تا به شما پول بیشتری بدهیم. طبیعی است که آمانو و زیردستانش در انتظار این دورنمای درخشان افزایش تأمین مالی به تکاپو افتادند تا خرسندی و رضای سفارش دهنده اساسی خود را که دفترش در تپه کاپیتول (واشنگتن) واقع شده است، به دست آورند.
نوابغ آژانس با استفاده از دادههایی که سرویسهای ویژه اسراییلی و امریکایی به وفور در اختیار آنها میگذاشتند، به مطالعه "پرونده هستهای ایران" پرداختند. ولی اکتشاف سرنوشت سازی که نتیجه فعالیت آنها شد، فقط میتواند به عنوان اکتشاف در زمینه ضعف فکری و کم عقلی کارمندان بینالمللی محسوب شود.
در گزارش آمده است: «آژانس، اطلاعاتی را که در اختیار خود دارد، مورد مطالعه دقیق و انتقادی قرار داده و آن را در مجموع شایان اعتماد دانست. این اطلاعات اشاره میكند که ایران به فعالیت های مربوط به ساخت دستگاه انفجاری هستهای مشغول بود. مطابق با این اطلاعات، فعالیت های مربوطه تا سال 2003 در چارچوب برنامه ساختاربندی شده انجام شده و احتمالاً در حد معینی تا کنون ادامه داشته باشد.»
ما بقی محتوای گزارش با همین گونه اصطلاحات و جملات مبهم و مه آلود تألیف شده است. احتیاجی به خواندن مابقی گزارش نیست، زیرا این صفحات مملو از همان گونه ادعاها و جزئیات فرعی فنی است، چیزی جز خلأ محض نیست که نمیتواند این واقعیت را پنهان کند که "فعالیت مربوط به ساخت" هنوز به معنی ساخت دستگاه هستهای و حتی تولید عناصر و قطعات آن نیست.
از مطالعه غیر مغرضانه این گزارش میتوان یک نتیجه صریح و روشن گرفت و آن این است که ایران مشغول ساخت سلاح های هستهای نیست، زیرا همه پژوهش های آن در این زمینه حالت خالص نظری دارد و به ساخت الگوهای رایانه ای ختم میشود.
نتیجه گیری مکمل این است که مسئولین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کارمندان سرویسهای ویژه اسراییل و آمریکا طی این 10 سال پول بودجه را خورده و در تلاش خود برای اثبات عکس این واقعیت، به افکار عمومی بین المللی و ملت های خود دروغ میگفتند.
این نتیجه گیریها در جریان تهیه گزارش روشن شد. به قدری روشن شد که در کاخ سفید که هر بند این سند با آن هماهنگ میشد، یک نوع بلبشو رخ داد. اتخاذ گامهای سیاسی بر اساس نتیجه گیریهای چنین گزارشی به معنی بی احترامی محض به جهانیان و ایجاد مشکل اخلاقی برای خود است. به همین علت، از همان ابتدا جریانهای عجیب و غریبی در مورد این گزارش شروع شد که به عملیات کلاسیک جنگ روانی شباهت داشت. ابتدا فرار اطلاعات از این گزارش محرمانه -ابتدا بند بند و سپس صفحه صفحه- شروع شد. امید به آن بود که این مطالب بعد از افتادن به میدان رسانه ای، افکار عمومی را آماده كرده و شکل بدهد که تا موقع انتشار خود گزارش، هیچ نیازی به این متن باقی نماند زیرا روحیه ضد ایرانی افکار عمومی غرب تا آن موقع ایجاد خواهد شد.
فریادهای دیوانه وار رهبران اسراییل که مانند دلقکهای حرفهای سیرك "تمام شب را در صحنه گذرانده" و با اصرار زیادی جزئیات وحشتناک سلاحهای هستهای ایرانی را در گوش همه خوانده و بر دفاع از دولت کوچک یهودی تأکید كردند، به ایجاد این گونه روحیات اجتماعی کمک کرد.
اسراییل که صاحب حداقل 300 کلاهک هستهای است، بر دفاع از خود در برابر "ایران وحشتناک متجاوز!" تأکید كرد که از این گونه کلاهک ها برخوردار نیست ولی -به عقیده اسراییل - میتواند در اسرع وقت صاحب آنها شود. ایلف و پتروف، دو نویسنده شوروی سالهای 1930 در کتاب "گوساله طلایی" رفتار اسراییل را به بهترین وجه وصف کردند. جدیداً که این اثر ادبی را دوباره مطالعه کردم، نمی توانستم این فکر را از ذهنم دور کنم که میخاییل ساموئلویچ پانیکوفسکی (قهرمان رمان مذكور)، چهره ادبی شیمون پرز رئیس اسراییل است. پرز - پانیکوفسکی که با تعجب زیادی کشف کرد که "گریه های اسراییل" باعث اقدامات فوری غرب نشده و این که ناتو مایل نیست در راه منافع اسراییل بجنگد، فریاد زد که اسراییل خودش به ایران حمله کرده و مقبولیت مردمی محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران را از بین خواهد برد و "مسأله ایران را یکسره خواهد كرد". طبیعتاً امید او بدان بود که محافل جهانی که اسراییل را دوست دارند، فوراً سعی كنند جلوی عزم اسراییل را بگیرند و در جهت اجتناب از خون ریزی، به تل آویو وعده لذتهای روح بخش گوناگون و از جمله تحریم های ضد ایرانی را بدهند.
ولی تیرش به سنگ خورد. اظهارات جنگ طلبانه رهبران اسراییل با حمایت تنها آن دسته از سیاستمداران امریکایی روبرو شد که با لابی اسراییلی ارتباط داشته و روی آرای یهودیان حساب میکنند. ولی دیگران به قدری از این ایران هراسی به تنگ آمدهاند که باراک اوباما و سارکوزی به منظور سرد کردن آتش جنگی متحد خود در خاورمیانه که دچار عقده عظمت شده و معتقد است که تمام جهان باید در راه منافع اسراییل جان فشانی کند، مجبور شدند فرار اطلاعاتي بی سابقهای ترتیب داده و به خبرنگاران خارجی اجازه دهند بخشی از گفتگوی آنها را استراق سمع کنند. در این گفتگو نتانیاهو را بی پرده دروغ گو نامیدند. همه آنها چه انسانهای پست و ناچیزی هستند...
واشنگتن همچنین اظهار داشت که حاضر نیست فوراً محتوای این گزارش را مورد بحث و بررسی قرار دهد و این مسأله را به 18 نوامبر موکول كرد که برچسب رسمی "محرمانه" از روی این گزارش که رسانههای گروهی از آن یک خط سالم باقی نگذاشتهاند، برداشته خواهد شد. ظاهراً واشنگتن بی اساس بودن هم این گزارش و هم موضعگیری خود را فهمیده و متوجه شد که افکار عمومی علیه ایران بسیج نمیشوند. و حالا مکثی لازم است که در طول آن با نزدیک ترین متحدان بحث خواهند کرد که به چه بهانه ای یک بار دیگر سعی کنند تحریم های ضد ایرانی را شدت بخشند.
البته این بدان معنی نیست که گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سطل آشغال انداخته شده و فراموش شود. از بعضی قطعات آن برای شعارهای ضد ایرانی استفاده خواهند كرد. این گزارش، سنگ محک آمادگی افکار عمومی برای هیستری ضد ایرانی و نیز وسیله آزمایش استقامت و ایستادگی ایران دربرابر فشار بین المللی بود. ایران با موفقیت این امتحان استقامت را داد و واکنش اجتماعی ثابت کرد که غرب بیش از این، حرف های (مقامات) امریکا و اسراییل را بی چون و چرا باور نمیکند. در این شرایط آنها باید بدون توسل به ارعاب و هیستری بی پرده سیاستمداران، راههای برقراری گفتگو با ایران را جستجو كنند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : کوه موش زایید, اثر شگفتانگیز آژانس, گزارش برنامه هستهای ایران, سند 25 صفحهای, نتیجه نبرد 10 ساله, ,